معنی (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن, معنی (دپگپ) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه پ نگاهداری کردن, معنی (b,;,) f]ibاcd lcbj (bcydاf mاgbdjaاj)، اx f]i , j;اibاcd lcbj, معنی اصطلاح (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن, معادل (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن, (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن چی میشه؟, (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن یعنی چی؟, (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن synonym, (د.گ.) بچهداری کردن (درغیاب والدینشان)، از بچه , نگاهداری کردن definition,